اگر ما منصفانه حيات طيبه و تعاليم زيباي پيامبرگرامي اسلام، سرور كائنات حضرت محمد مصطفي-صلّی الله علیه وسلّم- را مورد بررسي قرار دهيم نيك در مييابيم كه زندگي آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- سراسر توأم با رأفت و مهرباني بود به گونهاي كه در پرتو اين رأفت موفق شدند قلوب مردم را فتح نمايند و آيين برحق خويش را ترويج نمايند.
فرانسوا ولتر(169-1778) ميگويد: «دين اسلام وجود خود را به فتوحات و جوانمرديهاي بنيانگذارش مديون است. درصورتيكه مسيحيان با كمك شمشير و تل آتشين آئین خود را به ديگران تحميل كردند.»(1)
پروفسور بارتلمي سنت هيلر ميگويد: «محمد-صلّی الله علیه وسلّم- از همهی مردم زمان خود باهوش، امير، صادقتر و بيشتر از همه ديندارتر و از همه مهربانتر بود.»(2)
نمونههاي فراواني از مهرورزي و گذشت در سيره پاك محمد رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- يافت ميگردد. روزی مردی اعرابي آمد و درمسجد ادرار نمود صحابه درصدد بازداشتن وي برآمدند اما نبي رحمت-صلّی الله علیه وسلّم- به آنها گفت: «او را رها كنيد و سطلي از آب برجاي ادارش بريزيد زيرا شما آسانگير برانگيخته شدهايد و سختگير برانگيخته نشدهايد.»(3)
پيامبر اسلام چنان برمحبت و دوستي تاكيد ميفرمودند كه فرمايش نمودند: «به بهشت وارد نميشويد تا ايمان نياوريد و ايمان نميآوريد تا يكديگر را دوست نداشته باشيد.»(4)
اخلاق زيبا چنان مدنظر محمدرسولالله-صلّی الله علیه وسلّم- بود كه ميفرمود : «بُعثتُ لاتمِّمَ حُسنَ الاخلاق.»(5)
من در راستاي كامل نمودن اخلاق خوب برانگيخته شدهام و در تشويق مسلمانان براي در پيشگرفتن اخلاق خوب و زيبا ارشاد ميفرمود: «محبوبترين شما نزد من و نزديكترين شما به من در روز رستاخيز خوش اخلاقترين شما خواهد بود.» (رواه الترمذي و قال هذا حديث حسن غريب) و درحديثي ديگر رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- فرمودهاند: «اهل ايمان فرمانبرداري خداوند را زياد ميكنند و خوش اخلاق و ملايم هستند.»(6)
حضرت انس-رضی الله عنه- ميگويد: «من تا ده سال در خدمت رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- بودم اما ايشان در طول اين مدت حتي يك أُف هم به من نگفتند و اصلاً نگفتند چرا فلان كار را كردي يا نكردي.»(7)
رسول گرامي اسلام-صلّی الله علیه وسلّم- به حقوق زنان و كودكان توجهي ويژه داشتند. پس از اتمام جنگي به جسد زني كه كشتهشده بود برخورد برآشفت و فرمود: «ألَم أنهاكُم عَن قَتلِ النِّساءِ؟ ما كانت هذه لَتُقاتِلُ»؛ آيا شما را از كشتن زنان منع نكردم؟ اين زن كه نميجنگيد.(8)
گوستاو لوبون (خاورشناس فرانسوي) مينويسد: محمد-صلّی الله علیه وسلّم- بردبار، پرتحمل، باهمت، نرمخو و امين بود.(9)
گذشت به زيباترين شكل در زندگاني حضرت رسول اكرم-صلّی الله علیه وسلّم- تجلي يافته بود. پس از فتح مكه، سرسختترين دشمنان خود را كه ايشان را از شهر و ديار خود رانده بودند و سالها با ايشان جنگيده بود؛ همچون وحشي قاتل عمویش حمزه -رضي الله تعالي عنه- مورد عفو و بخشش قرار دادند. حضرت عايشه روايت ميكند كه پيامبراكرم-صلّی الله علیه وسلّم- هيچ چيزي را با دست خودش هيچ وقت نزد نه زن و نه خادمي را... و از احدي انتقامِ آزاري را كه به آن حضرت-صلّی الله علیه وسلّم- رسانيده بود نميگرفت.(10)
نبي مكرم-صلّی الله علیه وسلّم- بدزباني را حتي نسبت به دشمنانش نميپسنديد. حضرت ابوهريره (رض) روايت ميكند كه يكبار ياران پيامبر-صلّی الله علیه وسلّم- به ايشان عرضكردند: «يا رسول الله-صلّی الله علیه وسلّم- مشركان را نفرين (دعاي بد) بكنيد.» پيامبر-صلّی الله علیه وسلّم- فرمود: «مرا لعّان و نفرینکننده نفرستادهاند من صِرفاً برای رحمت فرستاده شدهام.»(11)
آری پیامبراسلام-صلّی الله علیه وسلّم- چنان شخصیت بزرگ و والامقامی بودند که جورج برنارد شاو درامنویس انگلیسی مینویسد: «من معتقدم که اگرشخصی مانند پیغمبراسلام-صلّی الله علیه وسلّم- فرمانروایی مطلق جهان عصر جدید را احراز کند طوری در حل مسایل و مشکلات جهان توفیق خواهد یافت که صلح و سعادتی را که بشر بشدت احتیاج دارد برای او تأمین خواهد کرد.»(12)
سرور کائنات-صلّی الله علیه وسلّم- آن شمع فروزان هدایت با توسل به مهرورزی و رأفت، دهها هزار صحابی را بسان پروانهی عاشق، پاکباختهی خویش گرداندند به طوریکه قرآن کریم میفرماید: «در پرتو رحمتی از جانب خداوند نسبت به آنان نرمخو شدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از پیرامونت پراکنده میشدند.»(آل عمران:159)
____
ارجاعات:
۱.نشریه دانشمند، شماره مسلسل ۱۸۷، ص ۱۲۰
۲.مصطفی ستارگان هدایت، مصطفی سباعی، ترجمه تبریزی، چاپ دوم، ص ۸۶
۳.نگا: صحیح بخاری – باب صب الماء علی البول فی المسجد – رقم ۲۲۰
۴.صحیح مسلم – باب ان لا یدخل الجنة الا المؤمنون.... رقم۱۹۴
۵.موطأ امام مالک-ص ۷۰۵
۶.مشکاة المصابیح، رقم: ۵۰۸۶
۷.بخاری –مسلم –حیات المسلمین ص ۶۵
۸.ستارگان هدایت، ص ۶۴
۹.همان، ص ۸۴
۱۰.مسلم –حیات المسلمین ص ۶۸
۱۱.همان، ص ۷۰
۱۲.نشریه دانشمند، شماره مسلسل۱۸۷، ص ۵
نظرات